سلام
سلامی به گرمای دستان خدا
سلام خدایا
اینبار اومدم دلتنگی بگم
از همه چیز دیگه بریدم
دیگه خسته شدم
بزار دشمنانم بخندن
بزار مسخره کنن
من که مسخره شون نمیکنمو بهشون نمیخندم
اومدم دلتنگی یه بچه رو بگم
اینکه پدر و مادرش میخان از هم جدا بشن و میاد سر قشنگشو رو شونه دلتنگ میزاره و گریه میکنه
آخه دلتنگ هم خودش کلی درد دل داره
از بیشتر بچه های عمران و توسعه ناراحت و دلگیرم و ...
چرا قبل از اینکه با کفش های من کمی راه برید درباره من صحبت کردید و ...
از کجا میدانی فراموش میشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا از خدا فاصله گرفتید ؟
چرا ؟
نمازتان را فراموش نکنید ؟